جدول جو
جدول جو

معنی پا ته - جستجوی لغت در جدول جو

پا ته
پاپیچ شال پارچه ای ضخیمی که بدور ساق می پیچند پاتاوه
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تَ / تِ)
طناب استادان بنا. (تتمۀ برهان)
لغت نامه دهخدا
(تِ)
کرسی بلوک لواره از ناحیۀ ارلئان دارای 1391 تن سکنه. ژاندارک در این جا انگلیسیان را بسال 1429م. (833 هجری قمری) منهزم کرد. و سپاهیان لوار نیز از آلمانیان بسال 1870م. (1287 هجری قمری) به همانجا شکسته شدند
لغت نامه دهخدا
(تِ)
ژان باپتیست. نقاش فرانسوی. مولد بسال 1695م. مطابق با 1107 هجری قمری در والانسی ین و وفات در سنۀ 1736م. مطابق با 1149 ه. ق
لغت نامه دهخدا
تصویری از پا تهی
تصویر پا تهی
برهنه پای، تهی پای
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاخته
تصویر پاخته
طناب استادان بنا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پا تله
تصویر پا تله
دیگ دهن گشاد حلوا پزی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پاته
تصویر پاته
فرانسوی پوت (قلیه ای که از جگر سازند)
فرهنگ لغت هوشیار
ساق بند پاتاوه
فرهنگ گویش مازندرانی
ساق کج، پارچه ی نوار مانند ضخیم و پشمی که به ساق پا و پنجه
فرهنگ گویش مازندرانی
پیگیر شدن و در جستجو بودن، مواظب بودن، ایجاد مزاحمت
فرهنگ گویش مازندرانی